همانطور که در مطلب فعل و اقسام آن گفتیم؛ افعال را از نظر نیاز به مفعول میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛
۱- افعال لازم
۲- افعال متعدی
در این مقاله از مجله ویراستار قصد داریم به بررسی و بیان ویژگیهای فعل لازم و متعدی در زبان فارسی بپردازیم و مثالهایی برای روشنتر شدن هرکدام مطرح کنیم؛ با ما همراه باشید.
فعل متعدی
فعل متعدی فعلی است که برای کامل شدن معنایش نیاز به مفعول داشته باشد. به مثال زیر دقت کنید؛
مثال: امیر برداشت.
آیا شما پس خواندن این سوال از خود نپرسیدید که «چه چیزی را برداشت»؟
در اگر در مواجهه با یک جمله از خود سوال «چه کسی را» یا «چه چیزی را» پرسیدید، بدانید که در جمله یک فعل متعدی وجود دارد.
پس میتوانیم بگوییم نشانه معنایی فعل متعدی مفعول است؛ زیرا بدون آن معنیاش ناقص است. این مطلب بدین معنی است که با دیدن را مفعولی در جمله هم میتوانید مطمئن باشید که جمله شما فعلی متعدی دارد.
برای درک بهتر فعل متعدی به مثالهای زیر دقت کنید:
مثال: احمد شیشه را شکست.
مادر غذا را پخت.
معلم تکالیف را امضا کرد.
اگر با نرمافزار ورد (Word) کار میکنید، پیشنهاد میکنم حتما به صفحه نرمافزار ویراستار ورد در سایت ما مراجعه کنید و با نرمافزاری که ساختیم ییشتر آشنا شوید. نرمافزار ویراستار به شما کمک میکند نیمفاصلههای متن را به صورت خودکار اصلاح کنید.
فعل لازم
فعل لازم برعکس فعل متعدی به مفعول نیاز ندارد و با فعل و فاعل به تنهایی معنای کاملی را میتواند به مخاطب منتقل کند. مخاطب در برخودر با چنین فعلی دجار ابهام نیست و معنای آن را میتواند بهخوبی درک کند.
مثال: مدیر آمد.
ماشین به سرعت عبور کرد.
آسمان آفتابی شد.
تبدیل فعل لازم به متعدی
بعضی از فعلهای لازم را میتوان با اضافه کردن «ان» یا «انی» به بن مضارع، تبدیل به فعل متعدی کرد.
مثال: خوابیدن (لازم)، خوابانیدن (متعدی)
خندیدن (لازم)، خندانیدن (متعدی)
رسیدن (لازم)، رسانیدن/ رساندن (متعدی)
گریستن (لازم)، گرایانیدن/ گریاندن (متعدی)
فعلهای دوگانه و یا دووجهی
فعلهای دوگانه افعالی هستند که هم بهصورت لازم به کار میروند و هم متعدی؛ این فعلها از این قبیلاند:
مثال: ریختن: روغن ریخت (لازم)/ آب را ریختم (متعدی)
گسستن: رشته محبت گسست (لازم)/ رشته دوستی را گسستی (متعدی)
شکستن: کاسه شکست (لازم)/ شاخه را شکست (متعدی)
نوشتن: قلم من نمینویسد (لازم) / او نامه را نوشت (متعدی)
سوختن: دلش سوخت (لازم)/ آتش خانه را سوزاند (متعدی)
همچنین از این فعلهای دوگانه میتوان به افکندن، پراکندن، آویختن، بستن، آمیختن، گداختن، بریدن، پوشیدن، دریدن، پرداخت، برداشتن، کِشتن، بوییدن و بیرون آوردن نیز اشاره کرد.
در این مقاله از سری مقالات آموزش دستور زبان فارسی از صفر تا صد به طور کامل در مورد فعل متعدی و لازم توضیح دادیم و همچنین با مثالهای فراوان سعی کردیم که مطلب را بهتر انتقال دهیم. اما اگر هنوز برایتان سوالی باقیمانده یا نظری دارید، میتوانید در پایین صفحه دیدگاه خود را قرار دهید تا به آن پاسخ بدهیم.
درود
بی زحمت معنی لغوی لازم و متعدی را بیان کنید۔ چرا به فعل للزم، لازم می گویند؟ مگر چیزی نیاز دارد یا لازم دارد که به آن لازم می گویند۔ در صورتی که بر عکس فعل متعدی است۔ چون فعل متعدی به چیزی مثل مفعول لازم دارد۔ بنابراین باید نامگذاری برعکس باشد و به فعل متعدی، لازم بگویند۔ در صورتی که متاسفانه چنین نست۔ حالا چرا؟ نمی دانم۔ بی زحمت مرا توجیه کنید۔
سلام
در بسیاری از منابع فعل هایی که به متمم یا مسند نیاز دارند را هم جزء افعال متعدی قلمداد می کنند.
درواقع فعل متعدی سه نوع است: 1. به مفعول نیاز دارد. 2. به متمم نیاز دارد. 3. به مسند نیاز دارد.
بنابراین فقط با پرسش از «چه کسی را» و «چه چیزی را» نمی توان به متعدی بودن فعل پی برد. (فقط افعال متعدی گذرا به مفعول مشخص می شود.)
درود
بی زحمت معنی لغوی لازم و متعدی را بیان کنید۔ چرا به فعل للزم، لازم می گویند؟ مگر چیزی نیاز دارد یا لازم دارد که به آن لازم می گویند۔ در صورتی که بر عکس فعل متعدی است۔ چون فعل متعدی به چیزی مثل مفعول لازم دارد۔ بنابراین باید نامگذاری برعکس باشد و به فعل متعدی، لازم بگویند۔ در صورتی که متاسفانه چنین نست۔ حالا چرا؟ نمی دانم۔ بی زحمت مرا توجیه کنید۔
سلام
در بسیاری از منابع فعل هایی که به متمم یا مسند نیاز دارند را هم جزء افعال متعدی قلمداد می کنند.
درواقع فعل متعدی سه نوع است: 1. به مفعول نیاز دارد. 2. به متمم نیاز دارد. 3. به مسند نیاز دارد.
بنابراین فقط با پرسش از «چه کسی را» و «چه چیزی را» نمی توان به متعدی بودن فعل پی برد. (فقط افعال متعدی گذرا به مفعول مشخص می شود.)